«کوه نوشتهها» مجموعهای کم عکس از شهریار توکلی است که در آن نماهایی باز از کوههایی دیده میشود که روی آنها کلمات و عبارتهایی با رنگ روشن نوشته شده است. در میان تصاویر نوشتهها، از نامهای مقدس گرفته تا تبلیغات موکت، دانشگاه و شرکت در نماز جمعه دیده میشود. از گذشتههای دور استفاده از بسترهای طبیعی نظیر کوه به عنوان زمینهای برای ثبت اطلاعات، کاری متداول بوده است و این کار بیشتر به واسطهی دوام و ماندگاری، محدودیتهای نوشتن و در دسترس نبودن کاغذ، انتقال اطلاعات و در نهایت نمایش قدرت و عظمت حکومتها و رهبران مورد استفاده قرار میگرفته است. از هر جنبه نگاه کنیم به نظر نمیرسد در دنیای ارتباطات امروز نوشتن بر کوه جز دو مورد آخر دلیل دیگری داشته باشد؛ اما نمایش کدام اطلاعات و قدرت؟ در اینجا عکسها را میتوان به دو گروه تقسیم کرد.
در چند عکس، تبلیغاتی برای فروش خدمات یا کالا دیده میشود. در جایی که در چند دههی اخیر دغدغه و آثار بخشی از عکاسان طبیعت بر بازنمایی و اعتراض به تعرضهای صنعتی به طبیعت از طریق کارخانهها، معادن و مصرف معطوف بوده است شاید بتوان این نوشتهها را شیوهای ساده و دم دستی برای تبلیغات و دستبردی بیسلیقه و کوچک در طبیعت در نظر گرفت که در نبود نهادهای ناظر اجازهی حضور یافتهاند. به عنوان مثال در عکس زیر میتوانیم تبلیغات موکت فیروزه را ببینیم که در میان کوههای لایهلایه در پایینترین بخش روی تپهای کوتاه نوشته شده است که میتوان آن را نشانهای از عدم امکان نویسنده برای دسترسی به ارتفاعات بالاتر دانست. نمونهی مشابه این تبلیغات را به وفور در حاشیهی جادهها بر دیوارهای کوتاه سیمانی میبینیم که در عکس این تپه همان نقش را ایفا کرده است.
در عکسی دیگر که به نظر میرسد جای خوبی برای تبلیغات به حساب میآمده ترکیبی ناهمگون از چند پیام مختلف را میبینیم. در مرکز علامت دانشگاه آزاد احتمالاً شعبهای نزدیک به محلِ نوشته را تبلیغ میکند که با توجه به جای قرارگیریاش به نظر میرسد بدعتگذار نوشتن بر روی این کوه بوده است. در دو طرف آن نیز تبلیغات شرکت بیمه، تعمیرات انواع ماشین، دعوتی برای شرکت در نماز جمعه و در نهایت شمارهای برای سفارش تبلیغات_ احتمالاً برای نوشتن بر کوههای دیگر_ دیده میشود. در قیاس با بعد تاریخی کوه نویسی که در آن بستر طبیعی مکانی برای ثبت اطلاعات مهم برای مدتی طولانی بوده است در اینجا همه چیز سردستی و سطحی است. رنگهای نه چندان قوی و ساختار این کوه نوشتهها نشان میدهد که نویسندهی آنها نیز توجهی به اهمیت و ماندگاری نوشتهها نداشته و صرفاً از کوه برای انتقال رایگان اطلاعاتی گذرا و مقطعی استفاده کرده است که احتمالاً کمتر از یک دهه عمر خواهند کرد.
داستان سه عکس دیگر که در آنها عبارتهای «الله»، «علی ولیالله» و «یا مهدی» نوشته شده کمی متفاوت است. برای ما که در ایران و زیر سایهی حکومت اسلامی زندگی میکنیم این کوه نوشتهها پیام روشنی دارند و گمان میکنم میتوان آنها را تلاشهایی برای گسترش ایدهی سلطه به حساب میآورد. از نگاه مذهبی، کوهها -نظیر کوه حرا یا کوه سینا- عموماً مکانهایی مقدس و جایگاهی برای ارتباطی عمیق با خداوند و کسب تجربههای معنوی شناخته میشوند؛ بنابراین دلیلی ندارد عباراتی با چنین مضامینی بر آنها نوشته شود. از اینرو نوشتن این کلمات در نقاطی بالا و دور از دسترس را میتوان صرفاً پوششی برای سلطهی مذهبی در نظر آورد. گویی آن نوشته جایگاه ناظری است که خود را نمایندهی خدا دانسته و بر کار بندگانش از بالا نظارت میکند. به طور مثال در عکس زیر نماهایی از سازههای صنعتی نظیر دکلهای برق، سولهها و غیره را در پایین کادر میبینیم اما کوه نوشتهی «الله» با اختلافی چشمگیر بالاتر قرار گرفته است.
برای مخاطب شهری دیدن چنین نوشتههایی و درک پیامهای آن چندان عجیب نیست و در جایجای شهر دیده میشود؛ اما دیدن این کوه نوشتهها در این فضا به ما یادآوری میکند که حتی با خروج از شهر نیز راه گریزی از این نگاه ناظر نداریم؛ به عبارت دیگر کوه با این نوشته به تملک یک نگاه خاص در آمده و دیگر آن فضای خلوت و دنج نیست که برای آرامش به آن پناه میبردیم.
در عکس دیگر عبارت «یا مهدی» بر بلندای کوهی نوشته شده که بسیار مرتفع به نظر میرسد. در اینجا دیگر فقط با خود نوشته روبرو نیستیم بلکه فضایی نسبتاً بزرگ از کوه به رنگ سفید در آمده تا عبارت مورد نظر بهتر دیده شود. رنگ مشکی کلمات برای ایجاد بالاترین کنتراست انتخاب شده و کادر دور آن نیز بر این موضوع تأکید میکند. در این عکس اگرچه نوشته به همان کج سلیقگی کوه نوشتههای قبلی است اما تفاوت در اجرا و ارتفاع آن به گونهای است که به نظر نمیرسد افرادی به صورت خودجوش آن را اجرا کرده باشند.
گمان میکنم شکل عکاسی شهریار توکلی از این کوه نوشتهها نیز لایهی دیگری به آنها افزوده است. او با فضا دادن به طبیعت، آوردن گستردهی کوهها در کادر و دوری از ثبت نماهای نزدیک عملاً ارزش نوشتهها را در تصویر کاهش داده است. اگرچه با وجود این تمهید هم نقش این نوشتهها در تخریب طبیعت را نمیتوان نادیده گرفت اما پیام آنها به نوعی تضعیف شده است. همچنین در همهی کادرها فضایی به آسمان اختصاص یافته و افق عکسها باز است؛ بنابراین با آنکه کوه نوشتهها بالاتر از ویلاها و شرکتهای صنعتی و غیره قرارگرفتهاند در مقایسه با فضای بالای کادر و آسمان، ناچیز و کم اثر هستند. گویی در رقابت انسان و طبیعت، توکلی طرف طبیعت را گرفته است.
پژواک یا انعکاس یکی از ویژگیهای کوههاست که میتوانند صدا را با فاصله از آنچه گفته شده به ما بازگردانند. در عبور از جادههایی که عکاس در مسیر آن کوه نوشتهها را ثبت کرده است گمان میکنم این عکسها بازتابی تصویری از آن چیزی است که روزگاری از ما به کوه رسیده و حالا در شکل کوه نوشته به ما برگشته و ما را پیش روی خودمان قرار داده است.
استفاده از محتویات مجله کادر بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
نویسنده: هستی ظهیری






دلم میخواست اولین نفری باشم که این مجموعه رو ثبت میکنم. سوژه ای که همیشه توی سفرهامون باهاش روبرو میشیم ولی کمتر به فکر ثبت اون بودیم. منم مثل آقای توکلی طرف طبیعت رو میگیرم و همیشه شاکی بودم که چرا از طبیعت بعنوان بیلبورد تبلیغات استفاده میشه بخصوص وقتی زور گویی مذهب و مذهبیون بیشتر نمود پیدا میکنه.
خسته نباشید میگم به این نگاه و ثبت متفاوت
موفق باشین