نمایشگاه انفرادی
واخـواهـی
نجف شکری قبادی
۱۷ مهر ۱۴۰۴
محوی، استعارهای است از وضعیت تقلب در جلسهی امتحان؛ تلاشی برای خوانش در شرایط اضطراب، در لحظهای که چشم و ذهن هر دو درگیرند. وضوح همواره در خطرِ از دسترس خارج شدن است، بهویژه وقتی با متنی فشرده و طلسموار مواجه میشویم؛ متنی که در برابر خوانده شدن مقاومت میکند. واخواهی، اصطلاحی رایج در دستگاه قضایی ایران است به معنای درخواستِ نادیده گرفتن رأی دادگاه اولیه. اما به چشم من، واخواهی تمنای بازگشت است: بازگشت به لحظهی داوری، بازگشت به محکمهای انسانیتر که در آن اضطراب کمتر و فرصت بیشتر باشد؛ فرصتی برای گفتن پاسخ درست. پاسخی درست که شاید بتوان آن را در قالب یک لایحهی فشرده، در چند سانتیمتر کاغذ جای داد. و تقلبنوشتهها نیز چیزی جز چنین دفاعیهای در محکمهی آزمون نیستند. عکسهایی که میبینید، همگی از روی یک برگهی تقلبِ آزمونی حقوقی ـ که بهطور اتفاقی یافتهام ـ گرفته شدهاند. این مجموعه عکسها نه در ستایش تقلباند و نه در محکومیت آن؛ بلکه تلاشی هستند برای دیدن آنچه معمولاً دیده نمیشود: لحظهای از ناتوانی آدمی در مواجهه با لبهی تیز قانون و دشواری خیالپردازی پیرامون رهایی از دام آن. بهویژه وقتی باور داریم حق با ماست، اما از اثبات مدعا و دفاع از خود عاجز هستیم. و شاید به همین سبب است که هر کوششی برای تبرئهی خویش را امری مشروع میپنداریم. آسان کردن دشواریِ تماشای تلاشی پنهان برای عبور از مرزهای قانون، در دل آزمونی دربارهی قانون، مراد من از نمایش این عکسهاست.