کیوریتورها واقعاً چه میکنند؟
توضیحی در باب تأثیر کیوریتورها
نقش کیوریتور در دنیای هنر معاصر چیست؟ کیوریتورها غالباً در پشت صحنه کار میکنند و شغلی مبهمی دارند، اما در واقع کیوریتورها در انتخاب آثاری که در گالریها و موزهها میبینیم تأثیر به سزایی دارند. در آخر اینکه منتقدان هنری دربارهی چه چیزی مطلب مینویسند تعیین کننده نقش آنها است.
هانس اولریش اوبریست، کیوریتور و یکی از گالریداران گالری سرپنتاین لندن، در گاردین نوشت: «امروزه، کار کیوریتور به عنوان یک حرفه، حداقل چهار معنا دارد: حفظ میراث هنری، انتخاب کارهای جدید، برقراری ارتباط با تاریخ هنر، سامان دادن و به نمایش گذاشتن آثار هنری.»
به این ترتیب، کیوریتورها تقریباً در تمام جنبههای فعالیتهای موزه که موزه شناس هلندی پیتر ون منش آنها را به عناوین نگهداری، ارتباط و مطالعه تقسیم کرده است، درگیر هستند. همچنین آنها نقش کلیدیای در فرآیند جذب و انتخاب مؤسسات، تصمیمگیری در مورد نحوهی تخصیص بودجه و انتخاب آثاری که میتوانند به نمایش دربیایند، ایفا میکنند.
در نهایت کیوریتورها هستند که با تحقیق در مورد چگونگی نمایش آثار هنری تصمیم میگیرند. آنها توجه دارند که آثار به نحوی از جنبهی زمانی مرتبط و سرگرمکننده باشند و مشخص میکنند که آثار به چه نحوی در گالریها به نمایش در بیایند و چه تجربهای از نمایشگاه به مخاطبان منتقل شود.
فرانچسو بونامی، کیوریتور صریح ایتالیایی، در گفتگو با آرت نت نیوز، خاطرنشان کرد که در محیط هنر معاصر امروز که بسیار بازار محور است؛ وظیفهی مهم برجسته کردن بُعد غیرتجاری هنر بر دوش کیوریتورها است. او بر این نکته اذعان دارد: «کیوریتورها نوعی محتوای فکری را تأیید میکنند زیرا هنر، فارغ از هر ارزش سرسامآوری که میتواند داشته باشد، همچنان مورد نیاز جامعه است.»
این موقعیت دو پهلو که فردی هم شرایط جهت دادن به سلیقهی افراد را دارد و هم نقش اعتباربخشی را، موجب شده تا گروه کوچکی از کیوریتورهای مشهور جایگاه تأثیرگذاری در فضای هنر معاصر به خود اختصاص دهند. تا جایی که میتوانند زندگی حرفهای یک هنرمند را بسازند یا آن را از بین ببرند. در برخی موارد شهرت کیوریتورها میتواند هنرمندانی را که با آن ها کار میکنند را تحت الشعاع قرار دهد.
بدون شک اولین فردی که به چنین جایگاهی دست یافت، هنری گلدزالر بود که نمایشگاهی در 1969 با عنوان «نقاشان و مجسمهسازان نیویورک/ 1940-1970» در موزه متروپولیتن نیویورک برگزار کرد و تأثیر به سزایی در فعالیت حرفهای گروهی از هنرمندان نوظهور مانند اندی وارهول، جاسپر جانز، روی لیختنشتاین، فرانک استلا، دیوید هاکنی و جیمز روزنکوئیست ایجاد کرد. به گفته نیویورک تایمز، گلدزالر زمانی قدرتمندترین و بحث برانگیزترین کیوریتور هنر لقب گرفته بود.
علیرغم اینکه به تازگی در لیست چهرههای قدرتمند Artnet Titans نام اوبریست آمده، او اصرار دارد که در درجه اول خود را به عنوان یک تسهیلگر ببیند. اوبریست میگوید: «من متوجه شدهام که نقش کیوریتور بیشتر توانمندسازی است، کیوریتور رقیبی خلاق برای هنرمند نیست. وقتی کیوریتور شدم، دوست داشتم به هنرمندان کمک کنم. من همواره به کارم به عنوان یک کاتالیزور و شریک فکر میکنم.»
کیوریتورها میتوانند نقش عملگراتری نیز داشته باشند. جمیلا جیمز که اخیراً به عنوان کیوریتور در مؤسسهی هنرهای معاصر لسآنجلس منصوب شده است، در مصاحبه اخیرش با ArtSlant نقش خود را چنین توصیف میکند: «تعهد من هنوز این است که در نهادها صدای هنرمندان رنگین پوست، زنان و هنرمندان با هویتهای گوناگون باشم و به مشارکت و تأثیر آنها در گفتمان تاریخی هنر بها داده و آن را نشان دهم» او میافزاید: «استفاده از موقعیت و امکانات کیوریتور بودن برای حمایت و فعلیت یک مسئولیت، افتخاری است که برای من اهمیت بسیاری دارد.»
استفاده از محتویات مجله کادر بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
انتخاب: هستی ظهیری
مترجم: یلدا جهانپناه
منبع: Art Demystified: What Do Curators Actually Do?, Henri Neuendorf