تنها در عرصهی هنر است که اصطلاح «خودآموخته» همچون نشان افتخاری بر گردن فرد آویخته میشود. اگر در اینترنت چرخی بزنید، بدون شک با عکاسانی مواجه میشوید که در زندگینامهی وبسایتشان از اصطلاح «خودآموخته» استفاده کردهاند. در جستجوهایم وبسایتی پیدا کردم که عنوانش این بود: «25 عکاس برتر خودآموخته». واقعاً؟!
مشاغل غیرمرتبط با هنر این «خودآموختگی» را ترویج نمیدهند. پزشک خودآموخته؟ نه ممنونم، پزشک دیگری را انتخاب میکنم. خلبان خودآموختهی هواپیما؟ نه منتظر پرواز بعدی میمانم. وکیل خودآموخته؟ ترجیح میدهم زندان رفتن را تجربه نکنم.
از آموزشهای عکاسی پدرم، مجلات و کتابها که بگذریم، باید بگویم حس خوشایندی است که به عنوان یک عکاس خودآموخته شناخته شوی، مخصوصاً وقتی که مردم تو را عکاس خوبی بدانند؛ بنابراین وقتی که شانس تحصیل در یک مدرسهی هنری را پیدا کردم، شکی در دلم نشست که میگفت باید خودت را از قید این نشان افتخار رها کنی. من یک عکاس خودآموخته بودم تا آن زمان که به یک «عکاس آموزشدیده» تبدیل شدم و کارم را به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد هنرهای زیبا آغاز کردم.
در شرایطی که خودآموختگی موردتقدیر قرار میگیرد، پرسش آنجاست که تحصیلات رسمی هنر چه مزایایی به دنبال دارد؟
-
زمان
خیلی از هنرمندان گلایه میکنند که به اندازهی کافی برای هنر وقت نمیگذارند. مسائل زندگی اغلب در این مسیر مانع میشوند. کار، دوستان، خانواده، هزینهها، تلویزیون و … این فهرست ادامه دارد. ورود به یک مدرسهی هنری شما را وادار میکند تا برای هنرتان وقت بگذارید و بر خلاف سایر تجربههای شما از مدرسه، اگر شما را وادار کنند تا کاری که دوستش دارید را انجام دهید، احتمالاً آن را با انرژی و اشتیاقِ تمام انجام خواهید داد. تحصیل در یک مدرسهی هنری نیازمند وقت است؛ اما با سرمایهگذاری بر هنرتان انگار بر روی خودتان سرمایه گذاری کردهاید.
-
تمرین کردن
در یک مدرسهی هنری، شما هنر را تمرین خواهید کرد. تقریباً در هر زمینهای، تمرین و ممارست میتواند بهترین نتیجهها را رقم بزند. اینکه شما ناچارید بهطور پیوسته هنری جدید تولید کنید باعث میشود به شکل ناخودآگاه مهارتتان را بهبود ببخشید. اینطور نیست که هر هفته فقط عکس بگیرید؛ شما پا به مسیری میگذارید که در طی آن، باید برای هر کلاس و هر ترم مجموعهای از آثار را تألیف و گردآوری کنید.
اگر حس میکنید که مهارت عکاسی شما به بالاترین حد ممکن رسیده، شاید خوب باشد که رفتن به یک مدرسهی هنری را در برنامهتان قرار دهید. آنجا میآموزید که با چشمی انتقادگر به اثرتان نگاه کنید و همزمان میتوانید بازخوردهای دیگران را دریافت کنید. تحسین شدن از سوی دوستان و خانواده خوب است، اما اگر اثرتان را در معرض دید افراد ناشناسی قرار دهید که بر این حوزه متمرکزند، قطعاً بینش تازهای به دست خواهید آورد. شاید از فهمیدن این نکته شگفتزده شوید که همیشه جایی برای پیشرفت وجود دارد.
-
غوطهورسازی
اگر از عکاسی خوشتان میآید، لذت حاصل از غوطهور ساختن خود در دریای هنر برای هفتهها، ماهها و سالها را تجسم کنید. برای من بهترین قسمت از یک کارگاهِ عکس، غرق شدن در دنیای عکاسی است. این کار به شکلی طبیعی مرا به اوج لذت میرساند. تحصیل در مدرسهی هنری شبیه آن است که در یک کارگاه عکاسیِ مستمر شرکت کرده باشید.
در طول سال تحصیلی، من هفتهای سه تا پنج بار بیرون میرفتم و عکاسی میکردم. شبهایی که عکسی نمیگرفتم یا به خواندن دربارهی عکاسی، ویرایش عکس، مرور عکسهای همکلاسیهایم میپرداختم و یا با بحثهای کلاسی پیرامون هنر درگیر بودم. اگر به عکاسی علاقهمندید، حتماً شیفتهی این خواهید شد که یک مدرسهی هنری نه تنها شما را به سمت خلق هنر میکشاند، بلکه شما را بر آن میدارد تا پیرامون تاریخ این ژانر، هنرهای دیگر و دیدگاه و نظرگاه مردم نسبت به هنر مطالعه کنید و بیاموزید.
-
معنا
من کسی بودم که فقط عکسهای خوبی میگرفت. آدمها عکسهایم را دوست داشتند. خیلیها به دنبال نسخههای ایمیلی و چاپی عکسها و یا آدرس وبسایتم بودند. من احساس خوبی نسبت به کارم داشتم.
هفتهی اول در مدرسهی هنری با این پرسش روبرو شدم که: «عکس خوبی است. چه معنایی دارد؟»
مدرسهی هنری وادارتان میکند تا از معنای نهفته در تصویرتان حرف بزنید. اگر شما برای تصاویرتان معنایی قائل نباشید، مدرسهی هنری شما را به سمت خودکاوی سوق میدهد. از این طریق میتوانید بفهمید که چرا شما بعضی عکسها را ثبت میکنید و دیگران نه. جلوتر که بروید، میتوانید نسبت به هنری که خلق میکنید و چراییِ آن آگاهی داشته باشید؛ شکلی از خود اکتشافی.
-
شور و علاقه
موهبت بزرگی است که بتوانید در رشتهی موردعلاقهتان تحصیل کنید. دربارهی کارآمد بودن مدرک مدارس هنری میتوان بحث کرد. گذران زندگی برای یک هنرمند دشوار است، فارغ از اینکه چه هنری باشد.
یادتان هست که از تکالیف مدرسه هراس داشتید و از انجام مشقهای شب مینالیدید؟ اگر به هنر، یا هرآن چه که برای تحصیل در زندگیتان انتخاب کردهاید، علاقهمند باشید، شما – به دور از شوخی- شیفتهی این خواهید شد که به مدرسه بروید و تکلیف دریافت کنید. دیگر مدرسهی تابستانی مایهی عذاب نخواهد بود.
برای من، فارغالتحصیل شدن تلخ بود و شیرین. اگر میشد اعتبار بیشتری کسب کرد من همچنان مدرسهی هنری را ادامه میدادم. دورهی دکترای عکاسی چطور؟ کسی آشنایی دارد؟
-
روابط دوستانه
مدرسهی هنری شما را با افرادی احاطه میکند که با شما علاقهمندیهای مشترکی دارند. شما در معرض آثار آنها قرار میگیرید و آنها در معرض آثار شما. میآموزید که همکلاسیهایتان چه حسی دارند و چگونه میاندیشند. تحصیل هنر تجربهی فراگیر صمیمانهای است که میتواند به دوستیهای پایدار، ارتباطات حرفهای، پیشرفت و چالشهای عکاسانه بیانجامد. دوستانتان شما را تشویق میکنند تا هنرتان را بهبود ببخشید و شما آنها را تشویق میکنید تا هنرشان را ارتقاء دهند.
نشان خودآموختگی! حمل کردن تو برای مدتی خوشایند بود، اما میل زمانه عوض میشود و من از باز کردن تو از گردنم ابداً پشیمان نیستم.
استفاده از محتویات مجله کادر بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
انتخاب: هستی ظهیری
مترجم: مژگان تاجالدینی
منبع: 6 Ways a Formal Education Can Benefit Your Photography | B&H eXplora