وقتی همه عکاس جنگ می شوند

بسیاری از تصاویری که از اسرائیل و غزه به گوشی­‌های ما راه می­یابند توسط کسانی گرفته شده‌­اند که یا خودشان در حال جنگیدن‌­اند یا به نوعی درگیر جنگ­ شده­‌اند. این تصاویر علاوه بر مستند کردن داستان آن را شکل می‌دهند.

جنگ بین اسرائیل و حماس، مانند بسیاری از جنگ‌های این قرن، با تصاویری که در گوشی‌های هوشمند سراسر جهان پخش می‌شود، تعریف شده است. سمت چپ: ستونی از دود بر فراز اشکلون، اسرائیل، در یک ویدئوی منتشر شده در اینستاگرام دیده می‌شود؛ سمت راست: تصاویری از خسارت در محله الریمال در شهر غزه. سمت چپ: sultanovmr888@، از طریق Storyful؛ سمت راست: محمد دحلان، از طریق Storyful

 این تصاویر همه ­جا هستند؛ تحمل­‌ناپذیر و توقف‌­ناپذیر.

امروزه وقتی جنگ از راه می‌­رسد، سیل عظیمی از تصاویر را با خود به همراه می­‌آورد که سریع‌­تر از هر روایت رسمی‌­ای راهی این‌­سو و آن­‌سو می­‌شوند. نماهایی نزدیک و دلخراش از اعدام­‌ها و مناظری دور از آسمان شب که رد شعله­‌های موشک بر آن به چشم می‌­خورد؛ تصاویری واضح از کودکانی که از خرابه­‌های مسجدی منفجر­شده در غزه بالا می­روند؛ میم[i]­هایی از پاراگلایدرهای حماس همراه با موسیقی نظامی که احتمالاً توسط کودکانی هزاران کیلومتر دورتر از جنگ ساخته شده­@اند. در بُهت حاصل از وقایع چند روز گذشته، درحالی که اسرائیل بدترین حملات به غیرنظامیان خود را در طول دهه‌­های اخیر پشت سر گذاشت و دولتش در پاسخ، نوار غزه را مورد حمله قرار داد، تصاویری از آن منطقه سرازیر می­‌شود که نه تنها پرشمارند، که بسیار متنوع­اند. ما به چنین سرعتی عادت کرده‌­ایم.

در قرن بیستم، آمریکایی‌­ها جنگ را از دریچه­‌ی چشمان عکاسان خبری و افرادِ دوربین ­به­ دست نظاره کردند. آن­ها هر روز عصر، روایت‌های جنگ را با گویندگان خبر و بعدتر از طریق کانال­‌های تلویزیونی 24ساعته دنبال می‌­کردند. امروزه آن­هایی که می­جنگند و آن­‌هایی که گرفتار جنگ شده‌­اند خودشان همان کسانی هستند که سریع­‌ترین تصاویر را از جنگ خلق می­‌کنند. هم سربازان و هم غیرنظامیان از درگیری­‌ها فیلم می­‌گیرند و کنش مشاهده­‌گرانه و حمایت­گرانه­‌ی خود را نشر می­‌دهند. (در پایانِ هفته­‌ی گذشته، شبه­‌نظامیان حماس ویدیوهای خود را از این کشتار در تلگرام و وب‌سایت­‌های دیگر در شبکه­‌های اجتماعی بارگذاری کردند. نیروهای دفاعی اسرائیل نیز تیک­تاک­[2]هایی از حملات خود به آنچه که «اهداف حماس» می­‌خواندند تولید کردند.)

در سوریه، اوکراین و اکنون در اسرائیل و غزه، جنگ در قرن 21 به منبعی از انبوه تصاویر دیجیتال تبدیل شده است که جریانی دائمی از تصاویر لرزان و پیکسلی را پدید می­‌آورد. این تصاویر، که اغلب توسط آماتورها گرفته می­‌شوند، معمولاً منبعی نامشخص دارند و با تصاویر جنگی تماشایی و با کیفیتی که متخصصان رسانه در طول جنگ خلیج فارس در 1991 برای سال­‌های آینده پیشبینی می­‌کردند، هیچ شباهتی ندارند. امروزه ما از طریق صفحه ­نمایش­‌های کوچک خودمان از همیشه به جنگ نزدیک­تریم؛ اما در درک آن از همیشه دورتر.

نیروهای دفاعی اسرائیل TikTok هایی از حملات خود به اهدافی که به گفته آنها اهداف حماس بودند، تولید کرده‌اند. نیروهای دفاعی اسرائیل، از طریق TikTok

در سال 1855 راجر فنتون[3]، عکاس انگلیسی، به مناطق جنگی سباستوپول[4] رفت و یک درشکه­‌ی شراب ­فروشی را به تاریک­خانه­‌ای متصل به اسب تبدیل کرد. از همان زمان تا امروز دوربین­‌ها جنگ را مستندنگاری کرده­‌اند. از همان آغاز، رسانه‌­ی عکاسی با مرگ در پیوند بوده است. (عکس به مثابه نمایه‌­ای[5] شبح­گون از لحظه­‌ای که آمده و رفته است سندی از جنس نور، از لحظه­‌ای که دیگر تکرار نخواهد شد.) از دیرباز تصور می­‌شد که عکس با مرگ رابطه­‌ای ذاتی دارد و حتی وقتی یاد گرفتیم که به حقیقتِ تصویرِ ثبت­‌شده با دوربین شک کنیم، عکس­‌های جنگ  از جمله تصویر رژه‌­روندگان گِلی در سنگرهای جبهه­‌ی غربی اثر فرانک هارلی[6] یا عکس رابرت کاپا[7] در اسپانیا از سربازی در حال افتاد، همچنان نیروی اخلاقی و تأثیر مدنی­ خود را حفظ کردند؛ نیرویی که از همین رابطه­‌ی مرگ­آلود میان لنز و جهانِ منعکس­‌شده در آن سرچشمه می­‌گرفت.

سوزان سانتاگ[8] سال 1977 در کتاب «عکاسی»نوشت: «عکاسی تمام جهان را به یک گورستان بدل می‌­کند. عکاسان و کارشناسان حوزه‌­ی زیبایی خواسته یا ناخواسته فرشتگان ثبت مرگ­اند.» . اما اتفاقات هفته­‌ی گذشته به سهمگین‌­ترین شکل ممکن یادآوری کرد که تصاویر دیجیتال نسبت به تصاویر آنالوگ، ارزش صِدق[9] بسیار متفاوتی دارند. فیلم­‌هایی که شاهدان واقعی با گوشی گرفته­‌اند، تصاویر دوربین گوپرویی[10] که به کلاه یک سرباز متصل شده، ویدیوهایی که یک تروریست در یوتیوب منتشر می­‌کند، پستی تبلیغاتی در رسانه­‌های اجتماعی. این تصاویرِ غیرحرفه­‌ای و کم ­کیفیت استحکام عکس­‌های جنگ‌های را ندارند.

برخلاف عکس­‌های سنتی از جنگ که به تکمیل اطلاعات مرتبط با جبهه­‌های جنگ و بسترسازی در این زمینه می­‌پرداختند، تصاویر دیجیتال خود در هیئت داده­ و اطلاعات ظاهر می‌­شوند. آن­ها در بازار جدیدی از تصاویر شرکت می­‌کنند که در آن، از یک سو خبرنگاران حرفه‌­ای با دولت­‌ها، کنش‌گران غیردولتی، شاهدان وحشت‌­زده و حتی آدم­‌های عادی رقابت می­‌کنند و از سوی دیگر، تصاویر هنگام جابه­‌جایی از طریق شبکه­‌های بی­سیم، فشرده، دستکاری، بازآرایی یا بازتعریف می­شوند. مسلماً این تصاویر، به ­ویژه در کثافت‌خانه­‌ای تک‌­حرفی[11] که پیش­تر با نام توییتر شناخته می­شد، به حاملان اطلاعات نادرست نیز تبدیل شده‌­اند. هفته‌­ی گذشته تصاویری که ظاهراً ساختمان­‌های ویران­‌شده در اسرائیل را نشان می­دادند، در واقع مربوط به غزه بودند و بالعکس. تصویر فراگیری که ادعا می­‌کرد یک هلیکوپترِ اسرائیلی سرنگون‌­شده را به نمایش می­‌گذارد، در اصل از یک بازی ویدیویی گرفته شده بود.

در طول جنگ جهانی اول، اگر سربازی دوربینی در اختیار داشت، ممکن بود به دادگاه نظامی احضار شود. امروزه در اوکراین نیروهای نظامی رسماً تشویق می­شوند که فیلم­‌ها و عکس­‌های خود را منتشر کنند. زیرا اعتقاد بر این است که مزایای آن برای روحیه­‌ی افراد بیشتر از خطرات اطلاعاتی آن است. در طول جنگ خلیج فارس، سی­ان­ان[12] و دیگر شبکه­‌های خبری 24ساعته­‌ی جدید همراه با ارتش ایالات متحده‌­ی آمریکا در محیط مستقر شدند. در نمونه‌ی متأخرتر نیز در سوریه، داعش توانست برنامه‌­های جهادی مقابله­ جویانه­‌ی خود را بارگذاری کند. در حالی که عکاسان خبریِ با استعداد همچنان جان خود را در راه مستندنگاریِ جنگ­‌های جدید در میدان­‌های جنگ به خطر می­‌اندازند، انتظارات دوران جنگ ویتنام مبنی بر اینکه تصاویر خشونت­‌آمیز می­‌توانند افکار عمومی را تغییر دهند، اکنون دیگر برآورده نمی‌­شوند و در عوض، این تصاویر به تحکیمِ باورها و ایجاد تفرقه­، نفرت و انتقام­‌جویی می‌­انجامند.

تصاویری که توسط شاخه مسلح حماس در تلگرام منتشر شده است، گروهی از مبارزان را نشان می‌دهد که به ایست بازرسی گذرگاه اریز، مرز اصلی بین نوار غزه و اسرائیل، یورش می‌برند.

ربکا ال استاین[13]، استادِ انسان­‌شناسی دانشگاه دوک، در سال 2021 در کتاب خود با عنوان «اسکرین‌­شات­‌ها»[14] تشریح می­کند که چگونه گروه­‌های درگیر در جنگ اسرائیل و فلسطین، شامل دولت و ارتش اسرائیل، تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس، شهرک­‌نشینان و ملی­‌گرایان یهودی و نیز سازمان­‌های مدنی، از عکاسی دیجیتال بهره­ برده‌­اند تا سرزمین­‌های اشغالی را مستندنگاری کنند.

هر کدام از این گروه‌­ها رویایی در سر داشتند که دکتر استاین آن را «رویای داشتن دوربین آرمانی» می­‌نامد. هر کدام‌شان باور داشتند که تجهیزات دیجیتال ارزان­قیمت (یا دستگاه‌­های نظارتی پیچیده) به آن­ها اجازه می­‌دهد تا از رسانه­‌های جمعی یا مخالفان سیاسی خود پیشی بگیرند و در نهایت، شفافیتی را ارائه دهند که دیدگاه آن­ها نسبت به این درگیری­‌ها را تایید کند. این امید از روزهای نخستِ دنیای دیجیتال شکل گرفت. در آن زمان، بسیاری از آن­‌هایی که به تکنولوژی خوش­بین بودند باور داشتند که مستندنگاری ِآماتوری می­‌تواند بن­بست­‌های سیاسی را از میان بردارد، حقیقت جنگ را آشکار و حتی دولت­‌ها را سرنگون کند.

اما دوربین دیجیتال معصومیت خود را در جنگ­های قرن حاضر از دست می‌­دهد. از اواسط دهه‌­ی 2010، زمانی که بسیاری از ما از انتشار گاه‌شمارانه­‌ی اخبار دست کشیدیم و به انتشار الگوریتمی خبرمایه‌­ها در شبکه­‌های اجتماعی روی آوردیم، تصاویر دیجیتالی از جنگ در همان تله­‌ای افتادند که سایر انواع اطلاعات سیاسی در آن گرفتار بودند: تصاویری که شما دوست دارید و لایکشان می­‌کنید می­‌توانند برجسته­ و تقویت شوند و باقی تصاویر ممکن است به نظر جعلی برسند و کنار گذاشته شوند.

دکتر استاین می­نویسد: «همه امیدوار بودند که این دوربین­‌های جدید شهادت صادقانه‌­تری به دست دهند و در نتیجه، وقایع را عادلانه و همانطور که به­‌چشم می­‌آمد به نمایش بگذارند. بیشترشان اما مأیوس شدند.» خودِ فرآیند ساخت تصویر نیز جذب این درگیری شده است و در واقع دلخراش‌­ترین تصاویری که هفته­‌ی گذشته از اجساد دیده‌­ایم _ اسرائیل اعلام کرد که تعداد کشته­‌هایش به 1200 نفر رسیده و مقامات بهداشتی غزه نیز از کشته شدن بیش از 1400 فلسطینی تاکنون خبر داده‌­اند_ اسنادی بی­طرف نیستند. همچون سلاح­‌های دیگر، این تصاویر نیز سلاح­‌هایی هستند برای زمانی که خشونت دیگر محدود به میدان­‌های جنگ نیست. درگیری تمام‌­عیاری که هم ‌اکنون در اسرائیل و غزه در جریان است جنگی است نامتقارن میان یکی از مجهزترین نیروهای نظامی دنیا و گروهی شبه­‌نظامی. در چندسال گذشته، یادگرفته‌ایم که عکاسی دیجیتال نیز رسانه‌­ای نامتقارن است و شاهد وضعیتی هستیم که در آن، یک پخش زنده می‌­تواند موجب شکل­‌گیری یک اعتراض شود، یک شاهدِ گوشی ­به ­دست می­تواند از یک پخش حرفه‌­ای بهتر عمل کند و حتی واضح‌­ترین تصویر نیز حریفِ ایدئولوژی نمی‌­شود.

درسی که ما محکوم به بازآموختنش هستیم این است که عکس و به ­ویژه عکس دیجیتال، معنای خود را تنها از آنچه که به تصویر می­‌کشد به­‌دست نمی‌­آورد؛ بلکه معنای آن از نحوه­‌ی انتشارش، تغییرات اعمال­‌شده بر آن و عواملی که مسیر حرکتش را تعیین می­‌کنند ناشی می­‌شود. و درس دوم و تلخ­تر این است که: حتی زمانی که هولناک‌­ترین خشونت‌ها به تصویر کشیده می‌شود نیز، شما نمی‌­توانید از دوربین توقع داشته باشید که معنای آن را برایتان شرح دهد.­

[1]meme

[2] TikToks

[3] Roger Fenton

[4] Sebastopol

[5] index

[6] Frank Hurley

[7] Robert Capa

[8] Susan Sontag

[9] truth value

[10] GoPro

[11] نگارنده مشخصاً به نام جدید توییتر یعنی X اشاره می­کند.

[12] CNN

[13] Rebecca L. Stein

[14] Screen Shots

استفاده از محتویات مجله کادر بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

انتخاب: هستی ظهیری
مترجم: مژگان تاج‌الدینی
منبع: https://www.nytimes.com/2023/10/12/arts/design/war-photos-israel-gaza.html

Save
5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Select your currency
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
()
x