زنان پیشگامی را که در دنیای هنر تغییری ایجاد کردند، بشناسید.
هنر فمینیستی در ابتداییترین مفهوم، هنری است که توسط هنرمندانی ایجاد میشود که آگاهانه در پرتو تحولات نظریه هنر فمینیستی در اوایل دهه 1970 شکل گرفته است.
مورخ هنر لیندا ناکلین در مقالهاش با عنوان چرا هیچ هنرمند زن بزرگی وجود نداشته است؟ در سال 1971، عوامل اجتماعی و اقتصادی را که مانع از دستیابی زنان با استعداد به موقعیتی مشابه با همتایان مرد خود شده بود را بررسی کرد. در واکنش به این مقاله، بسیاری از زنان هنرمند شروع به خلق آثاری کردند که به تجربه ی زنانه میپرداخت و به طور فزاینده ای به دنبال به چالش کشیدن سیستم های موجود از طریق کنشگری بود.
در اینجا به بررسی برخی از هنرمندان مهم آن زمان و پس از آن و همچنین آثار هنرمندانی میپردازیم که بهعنوان پیشگام در این جنبش عمل کردهاند.
جودی شیکاگو
جودی شیکاگو هنرمند آمریکایی است که یکی از چهره های مهم جنبش هنر فمینیستی بود. آثار شیکاگو اغلب مهارتهای هنری کلیشهای زنان مانند سوزندوزی را در برمیگیرد و در مقابل مهارتهای مردانه کلیشهای مانند جوشکاری و کار با آتش قرار میگیرد.
او یکی از مهمترین آثار این دوره را خلق کرد. این چیدمان با عنوان مهمانی شام (1979) شامل 39 صندلی قرار گرفته در امتداد یک میز مثلثی برای زنان مختلف اسطورهای و تاریخی بود. این اثر به عنوان تاریخ نمادین زنان در تمدن غرب عمل کرد.
سیندی شرمن
سیندی شرمن عکاس و کارگردان فیلم آمریکایی است و بیشتر به خاطر پرترههای مفهومیاش شناخته شده است. او در طول زندگی حرفهای خود هویت و ماهیت بازنمایی را با استفاده از فیلمها، تلویزیون، مجلات و تاریخ هنر به عنوان منبع الهام، جستجو کرده است. شرمن اغلب به عنوان مدل خود کار میکند و خود را در طیفی از چهرهها و شخصیتها اسیر کرده است، که در عینحال هم سرگرمکننده و هم آزاردهنده، ناخوشایند و تأثیرگذار هستند.
این عکاس که از دهۀ 1970 کار میکرد، اغلب با کلیشههای زنانه بازی میکرد، اما شرمن هرگز صراحتاً نگفته است که یک هنرمند فمینیست است، بلکه میخواهد اثر، خودش صحبت کند. او یکبار ]در مصاحبهای[ گفت: «اثرهمان چیزی است که هست و امیدوارم به عنوان اثر فمینیستی یا اثر فمینیستی تلقیشده، دیده شود… اما قصد ندارم از مزخرفات نظری در مورد مسائل فمینیستی حمایت کنم».
باربارا کروگر
باربارا کروگر، هنرمند مفهومی آمریکایی است که در آثارش از کلاژ استفاده می کند. بیشتر آثار او عکسهای سیاه و سفیدی است که با گرافیکهای گیرا و شعارهای جذابی همراه شدهاند که ایدههای او را در مورد قدرت، هویت و جنسیت بیان میکنند. این زیباشناسی جسورانه از زمان کار او به عنوان یک طراح گرافیک در کند نست الهام گرفته شده است. یکی از ویژگیهای مهم کار کروگر استفاده از ضمایری مانند «شما»، «مال شما»، «من»، «ما» و «آنها» است، که بیننده را درگیر و وادار میکند تا برداشت خود را داشته باشند.
کیکی اسمیت
کیکی اسمیت هنرمند آمریکایی، متولد آلمان غربی است که آثارش به موضوعات جنسی، تولد و نوزایی پرداخته است. اسمیت بخشی از موج دوم هنر فمینیستی (به همراه کروگر و شرمن) بود و روشهای جدیدی برای کشف نقش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان در آثارش یافت.
آثار متاخر اسمیت بر روی بدن انسان متمرکز شده است و او آثار هنری ناراحتکنندهای خلق میکند که با الهام از زنان اساطیری و فرهنگ عامه و همچنین ارجاع به تربیت کاتولیک، بر بدن یا قسمتهایی از آن با جزئیات بسیار تمرکز دارد. اسمیت یکی از اولین هنرمندانی بود که پس از سالها تسلط هنر انتزاعی و مینیمالیسم، آثار فیگوراتیو را در دنیای هنر متمایز کرد.
فریدا کالو
درحالیکه هنرمند مکزیکی فریدا کالو در دورهای پیش از وجود اصطلاح «هنر فمینیستی» کار میکرد، نقاشیهای او با استفاده از سبک هنر عامیانۀ سطحینگرانه، مسائل هویت، جنسیت، طبقه، نژاد و پسااستعمار را در جامعۀ مکزیک بررسی میکرد.
کالو بیشتر به خاطر خودنگارههای عمیق شخصیاش شناخته میشود و اغلب تجربیات زندگی خود را بر روی بوم منتقل میکرد. آثار او با نگاهی به گذشته، فمینیستی تلقی میشود، زیرا هنرمند نشان دادن بیرونی دردها، ناامیدیها و علایق خود را برای زنان درست و موجه میدانست و بنابراین گامهایی در جهت درک و فهم آنها برداشته است. باور قلبی و استعداد ذاتی او به این معنی است که او برای بسیاری از افراد به یک الگو تبدیل شده است.
لورنا سیمپسون
لورنا سیمپسون، متولد 1960، عکاس و هنرمند چند رسانه ای آفریقایی-آمریکایی است که در دهههای 1980 و 90 به موفقیت دست یافت. اگرچه این هنرمند در طی دههها، اجرای ایدههای خود را تغییر داده است؛ مضامین مربوط به جنسیت، هویت، نژاد، فرهنگ، تاریخ و حافظه به طور مداوم در آثار او یافت میشود.
سیمپسون بیشتر بهخاطر چیدمانهای متن-عکس و کلاژعکسهایش که اغلب درک زنان آفریقایی-آمریکایی را در فرهنگ آمریکایی بررسی میکند، شناخته شده است. این قطعات، تصاویر پرتره ای از شخصیت زن را با کلمات تایپ شده یا جملات کوچک ترکیب کردند تا دیالوگ موثری را برای به چالش کشیدن بیننده ایجاد کنند.
جورجیا اوکیف
جورجیا اوکیف هنرمند آمریکایی بود و بیشتر به خاطر نقاشیهایش از گلهای بزرگ، آسمانخراشهای نیویورک و مناظر نیومکزیکو شهرت داشت. اوکیف که اغلب به عنوان “مادر مدرنیسم آمریکایی” شناخته میشود، در طول دهۀ 1920 تا دهۀ 1960 فعالیت داشت. او به خاطر روحیه مستقل و کارهای نوآورانهاش که اولین بار بود که واقعاً تصاویر حسی و فمینیستی را وارد آثار هنریاش کرد، مورد تحسین قرار گرفت.
کار او به قدری پیشگام بود که جودی شیکاگو جایگاه ویژهای را در اثر هنری مهمانی شامِ خود به این هنرمند داد. اوکیف درحالیکه توسط همعصرانش ستایش میشد، از پیوستن به جنبش هنر فمینیستی یا همکاری با پروژههای «تمام زنان» امتناع کرد. اوکیف دوست نداشت که او را «زن هنرمند» خطاب کنند و در عوض میخواست «هنرمند» در نظر گرفته شود.
گوریلا گرلز
گوریلا گرلز در سال 1985 در شهر نیویورک تشکیل شد و این گروه ناشناس آثاری را خلق میکند که به دلیل مبارزه با تبعیض جنسی و نژادپرستی در دنیای هنر شناخته شده است. آثار این گروه اغلب به شکل پوستر، کتاب و بیلبورد است و آنها برای افشای تبعیض و فساد نیز ظاهر میشوند.
دختران چریک ناشناس باقی میمانند و برای پنهان کردن خود، اعضا ماسک گوریل میزنند و از نامهای مستعار استفاده میکنند که به هنرمندان زن متوفی اشاره دارد. یکی از دلایل این امر این است که این گروه معتقد است مسائلی که با آنها میجنگند بزرگتر از هویت فردی آنها است.
سارا لوکاس
سارا لوکاس هنرمند بریتانیایی، بخشی از نسل هنرمندان جوان بریتانیایی است که در دهۀ 1990 ظهور کردند. آثار او اغلب از جناسهای بصری و طنز سخیف استفاده میکنند و او از عکاسی، کلاژ و اشیاء یافت شده برای اجرای ایدههایش استفاده میکند.
لوکاس به زن ستیزی عامیانه در زندگی روزمره میپردازد. به عنوان مثال در اثر دو تخممرغ نیمرو و یک کباب (1992)، شیوۀ نگاه جنسی را که مردان انگلیسی به بدن زن دارند، در زبان عامیانه منعکس میکند. اصطلاحات زنستیز به معنای واقعی کلمه نشان داده میشود؛ تخممرغ نیمرو نشان دهندۀ سینهها و گوشت کباب واژن را تداعی میکند. این اثر بینندگان را درگیر میکند و به محض اینکه آنها اذعان میکنند که دو تخم مرغ نیمرو و یک کباب شبیه یک زن هستند، مجبور میشوند این برداشت تحقیرآمیز از زن را بپذیرند.
سوزان هیلر
فعالیت هنری سوزان هیلر، هنرمند اهل فلوریدا و ساکن لندن؛ شامل چیدمان، ویدئو، عکاسی، اجرا و نوشتن است. هیلر به موج اول هنرمندان فمینیست تعلق داشت و در ابتدا به او گفته شد که این کار، حرفۀ او را نابود خواهد کرد. او در سال 2011 به آبزرور گفت: “من به عنوان یک هنرمند مفهومی جالب ارزیابی می شدم و پس از فمینیسم، موضعگیری من، بسیاری از صاحب نظران را ناراحت کرد” .آثار هیلر متاثر از زبان بصری مینیمالیسم و هنر مفهومی است و اکنون از مینیمالیسم، فلوکسوس، سوررئالیسم و مطالعۀ او در مورد انسانشناسی، به عنوان تأثیرات عمده بر آثار او ذکر میکنند. اگرچه آثار او به صراحت به موضوعات جنسیت یا جنس نمیپردازد، تجربه او به عنوان یک زن و آرمانهای فمینیستیاش رویکرد او را نسبت به حرفهاش به عنوان یک هنرمند شکل داده است.
لوئیز بورژوا
لوئیز بورژوا، هنرمند فرانسوی-آمریکایی، بیشتر به خاطر مجسمهها و کارهای چیدماناش در مقیاس بزرگ شناخته میشود. موضوعات مورد بررسی در آثار بورژوا شامل خانواده و زندگی خانگی، جنسیت و بدن و همچنین مرگ و ناخودآگاه است.
اگرچه این هنرمند یک فمینیست فعال بود، اما این ایده که هنرِ خودش فمینیستی است را رد کرد. او اغلب بدن زنانه را به تصویر میکشید و در طول دهۀ 1960 تصاویرش جنسیتر شد و روابط بین زن و مرد را بررسی میکرد. در دهۀ 1970، این هنرمند در خانه خود گردهماییهایی برگزار میکرد که در آن از هنرمندان و دانشجویان جوان دعوت میکرد تا کارهای خود را به اشتراک بگذارند و اغلب آنها را به خلق هنری با ماهیت فمینیستی تشویق می کرد.
کارا واکر
کارا واکر، نقاش و چاپگر آفریقایی-آمریکایی؛ جنسیت، تمایلات جنسی و هویت را بررسی میکند. او به عنوان یک هنرمند فمینیست، با پرداختن به موضوعاتی مانند نژاد و خشونت، مکالمه را با هنر خود پیش برد.
واکر بیشتر به خاطر تابلوهایی به اندازه اتاقش از نقاشیهای سیاهِ کاغذ برش خورده در مقابل یک دیوار سفید، که به تاریخ بردهداری و نژادپرستی آمریکایی از طریق تصاویر خشونتآمیز و پریشانکننده میپردازد، شهرت دارد. هدف واکر بخشی از موج های بعدی هنر فمینیستی است که از طریق بازنویسی تاریخ، “خود” را در آن بشناسد.
استفاده از محتویات مجله کادر بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
انتخاب: هستی ظهیری
مترجم: ریحانه معتمدراد
منبع: https://artsandculture.google.com/story/feminist-artists-whose-work-you-need-to-know