نگاهی کوتاه به نمایش مرگِ خود در اینستاگرام کاربران ایرانی

در تاریخ بشر شیوه ی رویارویی با مرگ یکی از مولفه های معرف فرهنگ های مختلف بوده است. در ایران نیز از زمان باستان تا به امروز آیین های روشنی در رابطه با مرگ، مراسمات و شیوه های عزاداری وجود دارد که درباره ی سیر تحولات آن پژوهش های زیادی انجام شده است. در دو دهه ی اخیر فراگیر شدن شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام همانطور که بر سایر ابعاد زندگی انسان ها اثر گذاشته بر برخورد ما با مرگ نیز تاثیرگذار بوده است. امروزه مرگ در شبکه های اجتماعی تصویری عمومی یافته و ما عکس های زیادی را در این باره می بینیم. نمایش تصاویر قبل از مرگ، مرگِ خودخواسته و یا مرگ دیگری سه وجه متفاوت از بازنمایی مرگ در شبکه ی اینستاگرام هستند که ما در این جا از مسیر نگاه به عکس های چند کاربر ایرانی تنها به گروه اول یعنی تصاویر قبل از مرگ می پردازیم.  پیش از آن لازم است به طور مختصر کمی راجع به چگونگی انتخاب موضوعاتِ مورد ثبت و انتشار آن ها بپردازیم.

نمایش شادی ها و غم ها

با فاصله ی کوتاهی از به بازار آمدن دوربین های باکس براونی کداک در آستانه ی قرن بیستم که نخستین دوربین های عمومی به حساب می آمدند، تبلیغات گسترده ی این شرکت منجر به ایجاد فرهنگی شد که تاثیرات بسیار ماندگاری بر فرهنگ عامه و شیوه های ثبت تصویر داشت. یکی از موضوعاتی که کداک در تبلیغاتش بر آن تاکید می کرد «ثبت لحظات خوشی» بود و البته میل طبیعی افراد در حفظ لحظات شادی نیز در جا افتادن این فرهنگ بسیار موثر بود. در ایران هم گرچه با فاصله ای زیاد اما زمانی که دوربین بالاخره پس از حدود 100 سال ماندن در دربار به دست مردم عادی رسید این فرهنگ با آن همراه شد.

اگرچه در تاریخ عکاسی می توان به نمونه عکس هایی رسید که این فرهنگ را نقض می کنند اما می توان با اطمینان گفت که تا پیش از دهه های اخیر، عکاسی از شرایط متاثرکننده مرسوم نبوده است. بنابراین یکی از بزرگترین تغییراتی که شبکه های اجتماعی زمینه ساز آن بوده اند، فرهنگ اشتراک‌گذاری موضوعات متاثرکننده نظیر بیماری و مرگ است. در توضیح این تغییر حضور دائمی گوشی های همراه دوربین دار و ورودشان به فضای شخصی افراد سبب تولید عکس هایی شده که تا پیش از این کمتر کسی به فکر ثبت آن ها می افتاد و از سوی دیگر عمومی شدن استفاده از شبکه های اجتماعی امکان اشتراک گذاری این تصاویر را فراهم کرده است. هر چه هست به نظر می رسد فرهنگ دیرپای «ثبت خوشی ها» جای خود را به «ثبت تمامی لحظات» حتی لحظات تلخ داده است. از این نگاه عکاسی غنی تر شده و توانسته در بازنمایی تمام جوانب زندگی موفق تر از گذشته عمل کند.

مرگی که خواهد آمد

همان طور که گفته شد مرگ می تواند به اشکال مختلف در شبکه های اجتماعی بازنمایی شود که یکی از آن ها مورد اشتراک گذاری تصاویر قبل از مرگ است. بیماری و چگونگی تلاش های درمانی افراد معمولا بخشی از حریم خصوصی آن ها به حساب می آید که کمتر مایل هستند با دیگران به ویژه کسانی که نمی شناسند به اشتراک بگذارند. در ضمن پیش از این معمولا افراد دیگر وظیفه ی اطلاع رسانی در مورد حال بیماران را داشته اند اما در حال حاضر در شبکه ی اینستاگرام، کاربران بسیاری را می بینیم که سِیر بیماری خود را به طور عمومی در صفحات شخصی‌شان اشتراک گذاری می کنند. بنابراین چیزی که در گذشته درخور عکاسی تلقی نمی شد امروز تصویر یافته است. این افراد که بسیاری از آن ها درگیر بیماری های سخت درمانی نظیر سرطان های پیشرفته، تومورهای مغزی و چیزهایی از این دست هستند به کاربران دیگر این فرصت را می دهند که تا حد امکان به احساسات، مشکلات و مسائل یک انسان بیمار یا یک فرد دم مرگ نزدیک شوند.

برای مخاطب همراه شدن با این کاربران که نزدیک به نقطه ی پایانی زندگیشان هستند داستانی پر فراز و نشیب با پایانی مشخص است که این بار در دنیای واقعی تصویر شده و این اندوه آن را چند برابر می کند. علاوه بر این همه ی ما ترس از قرارگیری در شرایطی را داریم که آن کاربر یا کاربران مشابه دیگر با آن مواجه شده اند بنابراین دنبال کردن این صفحات به نوعی ما را با خودمان و ترس هایمان به ویژه ترس از نیستی و مرگ روبرو می کند.

امروزه عکس ها به طور گسترده به عنوان اسناد دیداری، برای اثبات وجود یک واقعه یا شرایط استفاده می شوند، گویی چیزهایی که تصویری از آن ها نیست اصلا وجود نداشته اند. از این منظر شاید یکی از اصلی ترین انگیزه های این کاربران برای اشتراک گذاری این تصاویر، اثبات واقعیت بیماری و ناگزیر بودن مرگ باشد. آن ها با تصاویری که از خودشان و موضوعات پیرامونشان به اشتراک می گذارند حضور بیماری و پیشرفت آن، احساساتشان و اثر آن بر سایر افراد را ثبت و تایید می کنند.

در کنار ثبت سند، شاید انگیزه ی دیگر از اشتراک گذاری این عکس ها توسط کاربران بیمار را بتوان در امتداد میل انسان به جاودانگی در نظر گرفت. از این نگاه کاربرانی که خود را به هر علتی نزدیک به مرگ می بینند تلاش می کنند تا از طریق انتشار تصاویرشان در شبکه های اجتماعی ماندگار شوند. با سر زدن به صفحات بسیاری از این کاربرانِ درگذشته می توان دید که همچنان دوستان و دنبال کنندگان، آن ها را در این صفحات یاد می کنند. بنابراین به نظر می رسد این هدف نیز اگرچه در کوتاه مدت برای برخی از کاربران فراهم شده است. به هر حال اشتراک گذاری این عکس ها با هر انگیزه ای که انجام شود می تواند تاثیر به سزایی در تغییر نگاه سایر کاربران به موضوع مرگ داشته باشد.

رویکرد افراد در مقابله با بیماری و عکس های پیش از مرگ بسیار متنوع هستند که در این جا به سه مورد از آن ها اشاره می کنیم. برخی بدون صحبت از بیماری و شرایطشان اجازه می دهند مخاطب برداشت شخصی خود را داشته باشد. در صفحات اجتماعی این گروه که نمونه ی آن را در زیر می بینیم تصاویر کلیشه ای و احتمالا مورد انتظار از محیط های درمانی و غیره دیده نمی شود اما بدن کاربر و سیر تحولات آن مخاطبان را در جریان موضوعات قرار می دهد. در صفحات این کاربران بیماری موضوع اصلی نیست و جنبه های مختلف زندگی فرصت حضور می یابند. احتمالا بزرگترین برداشت دنبال کنندگان از این عکس ها ادامه دار بودن جنبه های مختلف زندگی حتی پس از مواجه با شرایط سختی نظیر این کاربران است.  حتی گاه در صفحات این کاربران بر جنبه های مثبت زندگی تاکید بیشتری می شود که حاصل آن را می توان در قالب عکس هایی از سفر، لحظات شاد با دوستان و خانواده و امثال این دید که این کار را می توان در امتداد سنت ثبت لحظات خوشی دانست. با این تفاوت که برای این کاربران نزدیکی به تجربه ی مرگ سبب ارزشمندتر شدن تمامی لحظات زندگی به ویژه لحظات خوب آن شده است.

افشان ستاره عکاس در سال 1396 در پی بیماری سرطان در گذشت.

گروه دیگری از این کاربران که با بیماری جدی ای درگیر هستند با محتوای تصویری صفحات خود بر ادامه داشتن زندگی و تسلیم نشدن در برابر بیماری تاکید می کند. این افراد تلاش می کنند در مقام مبارز و گاه فرهنگ ساز، تجربیات خود و شیوه ی رویارویی شان با شرایط پیش آمده را برای مخاطبانشان تصویر کنند و احتمالا تاثیری در زندگی آن ها داشته باشند. معمولا این افراد کمتر بخش های ناامید کننده و ناراحت کننده را با مخاطبانشان قسمت می کنند و تلاش می کنند از روحیه ی آن ها محافظت کنند. عکس های این کاربران بیشتر بر پایه ی آگاهی بخشی، انتقال اطلاعات آموزنده، روش های پیشگیری و چیزهایی از این دست متمرکز است. این کاربران معمولا توسط سایر افرادی که تجربه ای مشابه دارند به شدت حمایت می شوند و نقش بزرگی در امیدبخشی به سایر بیماران یا وابستگان آن ها دارند. علاوه بر این گاه بخشی از عکس های بارگذاری شده در صفحات این کاربران، مخاطبان را به پیوستن به کمپین های آگاهی بخشی در زمینه ی بیماری های مختلف دعوت کرده و یا آن ها را به حمایت های روانی و مالی از سایر بیماران تشویق می کند.

برخی دیگر با رویکردی واقع گرایانه به موضوع نگاه می کنند و سعی می کنند تصویری واقعی از شرایطشان ارائه دهند. این افراد معمولا عکس هایی را با مخاطب به اشتراک می گذارد که بسته به شرایط هر دو سوی امید و ناامیدی را نشان می دهد. برخی از عکس های اشتراک گذاری شده ی این کاربران مرزهای پذیرفته شده در مورد نمایش بدن، بدن بیمار، نشانه های ضعف و موضوعاتی از این دست در هم می شکند و مخاطب تصویری واقعی و کمتر دیده شده از یک فرد نزدیک به مرگ را می بیند. عکس هایی از تجربیات درمان، جلسات درمانی و هر چیز دیگری که تصویری واقعی از آنچه کاربر در حال تجربه ی آن است می دهد بخش بزرگی از محتوای تصویری این کاربران را شامل می شود و بخش دیگر آن بر تجربیات روحی و احساسی بیمار نظیر سردرگمی، ترس، امیدواری و قدردانی از حمایت دیگران اختصاص می یابد. معمولا صاحبان این صفحات زمانی که خود را نزدیک به مرگ حس می کنند بدون انکار آن در پست یا پست هایی از دنیای بدون حضور خود می گویند. عکس هایی که برای این پست یا به طور کلی پست های آخر انتخاب می شود کمتر تصویر خود فرد است.

فروه یکی از کاربرانی است که سیر بیماری خود را در شبکه ی اینستاگرام به اشتراک می گذاشت. او در آبان 96 در اثر عوارض بیماری سرطان فوت شد.

در پایان می توان گفت که بازنمایی مرگ در میان کاربران اینستاگرام سبب گستردگی تجربه ی ما درباره ی این مسئله ی گریزناپذیر شده که از جنبه های گوناگون قابل بررسی است. اما آنچه مسلم است اشتراک گذاری این تصاویر ضمن از میان بردن مرزهای نامرئی گذشته، توانایی تصویر را در بازنمایی واقعیت ها گسترش داده است. اگر چه این بازنمایی ممکن است بر ترس و ناشناختگی ما از مرگ تاثیری نداشته باشد اما مطمئنا بر عدم احساس تنهاییمان در داشتن این احساسات تاثیرگذار بوده است.

استفاده از محتویات مجله کادر بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

نویسنده: هستی ظهیری

Save
5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Select your currency
error: محتوا محافظت شده است!!
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
()
x